تحلیل بنیادی، بهعنوان سنگ بنای هر سرمایهگذاری خردمندانه، در حقیقت فرآیندی است که به ارزیابی عمیق و اصولی داراییها پرداخته و برای تمامی طبقات داراییها، چه در بازارهای سنتی و چه در دنیای نوین ارزهای دیجیتال، بهکار میآید. در بازارهای مالی کلاسیک، تحلیل بنیادی بر اساس بررسی دقیق عوامل کلان اقتصادی، عوامل خرد اقتصادی، تحلیل صورتهای مالی و روندهای صنعتی شکل میگیرد و هدف آن، درک ارزش ذاتی داراییها و پیشبینی عواملی است که میتوانند بر قیمت آینده آنها تأثیرگذار باشند.
اما در دنیای پرشتاب ارزهای دیجیتال، تحلیل بنیادی رنگ و بویی نوین به خود میگیرد. این نوع تحلیل برخلاف تحلیلهای سنتی بازار، با استفاده از ابزارهای خاص و نوآورانه بهسراغ بررسی دقیقتر فاکتورهایی میرود که در اکوسیستم دیجیتال تاثیرگذار هستند. از جمله این ابزارها میتوان به ① معیارهای روی زنجیره، ② تجزیه و تحلیل پروژه و ③ آنالیز توکن ها اشاره کرد. این رویکردها نه تنها در معاملات نقدی، بلکه در معاملات آتی نیز کاربرد دارند و به سرمایهگذاران کمک میکنند تا با دقت بیشتری وارد عرصه ارزهای دیجیتال شوند و تصمیمات هوشمندانهتری اتخاذ کنند.
تحلیل تعداد آدرسهای فعال در یک شبکه بلاکچین، بهطور مؤثری مشارکت کاربران را نمایان میسازد و درک بهتری از وضعیت شبکه به سرمایهگذاران ارائه میدهد. رشد مداوم تعداد آدرسهای فعال در طول زمان معمولاً نشاندهنده افزایش پایگاه کاربران و گسترش دامنه پذیرش پروژه است؛ موضوعی که میتواند بهعنوان سیگنالی مثبت برای حفظ و نگهداری داراییها در نظر گرفته شود. در نقطه مقابل، کاهش تعداد آدرسهای فعال ممکن است به نشانه کاهش علاقه کاربران یا کاهش ارزش پروژه تلقی شود، که ممکن است سرمایهگذاران را ترغیب به فروش یا کاهش داراییهای خود در آن پروژه کند. تجزیه و تحلیل آدرسهای فعال شامل ردیابی آدرسهای منحصربهفردی است که بهطور روزانه یا هفتگی در شبکه، تراکنشهایی مانند ارسال و دریافت داراییها را انجام میدهند. بررسی نرخ تغییر آدرسهای فعال در طول زمان و مقایسه آن با سایر شاخصهای مالی، از جمله حجم تراکنشها، به تحلیل دقیقتر کمک خواهد کرد. برای رصد این معیار، استفاده از ابزارهای کاوشگر بلاکچین اختصاصی هر پروژه، مانند Etherscan برای شبکه اتریوم، به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که اطلاعات لحظهبهلحظه و شفاف از فعالیتهای شبکه کسب کنند.
نرخ هش، معیاری حیاتی در ارزهای دیجیتال مبتنی بر مکانیسم اجماع اثبات کار (PoW) مانند بیتکوین، اتریوم و بیتکوین کش است. در شبکههای PoW، ماینرها مسئول تأیید تراکنشها و ایمنسازی شبکه از طریق حل معادلات ریاضی پیچیده با استفاده از توان محاسباتی هستند. نرخ هش بهطور خاص به مقدار توان محاسباتی اختصاصیافته به پردازش تراکنشها اشاره دارد و بهعنوان یکی از مهمترین شاخصهای امنیت شبکه در نظر گرفته میشود. یک شبکه بلاکچین امن معمولاً دارای نرخ هش بالاتری است، زیرا افزایش نرخ هش بهمعنای تعداد بیشتر ماینرهایی است که تلاش میکنند تا امنیت و صحت شبکه را حفظ کنند. در این راستا، نرخ هش در بسیاری از مواقع با دشواری استخراج و همچنین قیمت ارز دیجیتال همبستگی دارد. بهعنوان مثال، در شبکه بیتکوین، همانطور که در نمودارهای تحلیلی مشاهده میشود، نرخ هش بهطور مستقیم با تغییرات در دشواری استخراج و قیمت بیتکوین در نوسان است و تغییرات آن میتواند نشاندهنده واکنش شبکه به تغییرات اقتصادی و بازار باشد.
Data source: Bitinfocharts
③ ارزش کل قفل شده (TVL)
مجموع ارزش قفل شده (TVL) بهعنوان یکی از معیارهای کلیدی در سنجش عملکرد پروژههای مالی غیرمتمرکز (DeFi) مطرح است. TVL، که مخفف Total Value Locked به معنای "مجموع ارزش قفل شده" میباشد، به ارزش کل داراییهای دیجیتالی اشاره دارد که کاربران در پلتفرمهای DeFi بهصورت سهام یا قفل شده نگهداری میکنند. این معیار برای ارزیابی میزان سرمایهگذاری در پروژههای DeFi و همچنین مقایسه رشد و پویایی این پروژهها بهکار میرود. بیشتر بودن TVL معمولاً به معنای جذب بیشتر سرمایهگذاران و نشاندهنده افزایش علاقه و اعتماد به یک پروژه است. از سوی دیگر، کاهش TVL میتواند بهعنوان نشانهای از افت توجه یا کاهش اعتماد بازار به آن پلتفرم تلقی شود. در نهایت، این شاخص میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا انتخابهای آگاهانهتری در خصوص پروژههای مختلف داشته باشند. برای پژوهش و بررسی دقیقتر TVL پروژههای مختلف، DeFiLlama بهعنوان یکی از معتبرترین و جامعترین منابع در این حوزه شناخته میشود. این پلتفرم با ارائه دادههای بهروز و شفاف از مجموعههای مختلف DeFi، امکان مقایسه و تحلیل دقیق ارزش قفل شده را در اختیار کاربران قرار میدهد.
وایت پیپر، بهعنوان سند اصلی و بنیادین یک پروژه، نقش حیاتی در معرفی جزئیات کلیدی پروژه ایفا میکند. این مستند شامل اطلاعات دقیق درباره پیشینه، اصول طراحی، مراحل توسعه، تیم اجرایی، نقشهراه پروژه و دیگر مولفههای مهم آن است. در واقع، وایت پیپر میتواند بهعنوان طرح تجاری پروژه تلقی شود که به وضوح نشان میدهد هدف پروژه چیست، چگونه قرار است به آن دست یابد و در چه مسیرهایی قرار است پیشرفت کند. در دنیای بلاکچین، وایت پیپر علاوه بر توصیف مدل کسبوکار پروژه، به تبیین قابلیتهای فنی، تخصص تیم و چشماندازهای آینده پروژه میپردازد. این سند بهعنوان مبنای اصلی برای ارزیابی پتانسیل و کیفیت پروژه از سوی سرمایهگذاران و تحلیلگران محسوب میشود.
تجزیه و تحلیل تیم پروژه، یکی از ارکان اصلی ارزیابی یک پروژه است. سابقه تیم میتواند تاثیر زیادی بر اعتماد سرمایهگذاران داشته باشد. اگر تیم پروژه تجربه قبلی در توسعه محصولات مشابه یا سوابق موفق در پروژههای دیگر داشته باشد، این امر میتواند موجب افزایش اعتبار و اطمینان سرمایهگذاران شود. علاوه بر این، حضور شخصیتهای برجسته صنعت در تیم میتواند عامل دیگری باشد که پتانسیل پروژه را بهوضوح به نمایش بگذارد. برای مثال، اتریوم با حضور Vitalik Buterin، یکی از برجستهترین چهرههای صنعت بلاکچین، یا YFI با تیمی از متخصصان نظیر Andre Cronje شناخته میشود. وجود چنین رهبران شناختهشدهای میتواند نشاندهنده کیفیت و پتانسیل بالای پروژه باشد. در کنار این موارد، سابقه سرمایهگذاران نیز باید مورد توجه قرار گیرد. سرمایهگذاران معتبر مانند Andreessen Horowitz (a16z)، Multicoin Capital و DCG (گروه ارز دیجیتال)، بهطور عمده میتوانند با پشتیبانی فنی، استعدادیابی و دسترسی به منابع صنعت به رشد و توسعه پروژه کمک کنند.
قبل از هر گونه سرمایهگذاری، ضروری است که یک دید کلی از مشکلی که پروژه در پی حل آن است و یا مسیری که قصد دارد طی کند، داشته باشیم. اگر پروژهای در زمینه خاص خود رقیب مستقیمی نداشته باشد، این میتواند نشانهای از نوآوری خاص آن باشد و پتانسیل آن را برای تبدیل شدن به یک رهبر بازار در آینده نشان دهد. در چنین حالتی، ارز توکن پروژه ممکن است رشد چشمگیری داشته باشد. اما اگر رقبای مشابهی در همان حوزه وجود داشته باشد، مقایسه آنها با پروژه مورد نظر و ارزیابی ارزشگذاری هر یک در بازار اهمیت زیادی دارد. با تحلیل عواملی مانند سابقه تیم پروژه، سرمایهگذاران دخیل و سطح نوآوری در پروژه، میتوان ارزیابی دقیقی از پتانسیل بازار و جایگاه پروژه بهدست آورد.
اخبار و رویدادهای مرتبط با یک پروژه میتوانند تأثیر شگرفی بر نوسانات قیمت توکنها داشته باشند. یک رویداد غیرمنتظره، مانند نقض امنیتی بزرگ در یک پلتفرم DeFi، میتواند باعث کاهش قابل توجه قیمتها شود، در حالی که اخبار مثبت مانند تصمیمگیری مثبت SEC مبنی بر اینکه XRP یک اوراق بهادار نیست، میتواند موجب افزایش چشمگیر قیمت توکن شود. علاوه بر اخبار پروژه، دادههای اقتصاد کلان نیز بهطور غیرمستقیم بر نوسانات قیمت ارزهای دیجیتال تأثیرگذارند. بنابراین، تحلیلگران و سرمایهگذاران باید بهطور مستمر از اخبار پروژهها و وضعیت اقتصاد کلان آگاه باشند تا در برابر هر گونه رویداد غیرمنتظره و بحرانی آمادگی لازم را داشته باشند.
توجه: برای دسترسی به آخرین اخبار و تحلیلهای مرتبط با ارزهای دیجیتال و دادههای کلان اقتصادی، میتوانید به وبسایت MEXC مراجعه کنید. برای مشاهده دادهها، کافی است روی [بازارها] در گوشه بالا سمت چپ صفحه کلیک کرده و سپس به بخش [دادههای کلان] بروید.
بین ارزش بازار و ارزشگذاری کاملاً رقیقشده (FDV) یک پروژه ارز دیجیتال، تفاوتهای مهمی وجود دارد که سرمایهگذاران باید به دقت درک کنند. در حالی که ارزش بازار نشاندهنده قیمت فعلی تمامی توکنهای در گردش است، FDV به ارزش کل بازار پروتکلی اشاره دارد که فرض بر این است که تمام توکنها در گردش قرار گرفتهاند. برای سرمایهگذارانی که قصد دارند داراییهای پروژه را در بلندمدت نگهداری کنند، این تفاوت میتواند اطلاعات حیاتی را فراهم کند.
اگر تفاوت زیادی بین ارزش بازار و FDV یک پروژه وجود داشته باشد، این بهمعنی آن است که تعداد زیادی از توکنها هنوز وارد چرخه گردش نشدهاند. بنابراین، به محض اینکه این توکنهای جدید به بازار وارد شوند، ممکن است فشار فروش قابل توجهی ایجاد شود که منجر به کاهش قیمتها شود. پروژههای تازهتأسیس معمولاً در این وضعیت قرار دارند، زیرا عرضه در گردش توکنها معمولاً فقط بخش کوچکی از کل عرضه است.
برای مثال، زمانی که Curve توکن CRV خود را منتشر کرد، قیمت آن به 15 تا 20 دلار رسید و FDV پروتکل از 50 میلیارد دلار فراتر رفت. این ارزشگذاری حتی از اتریوم در آن زمان نیز بالاتر بود. واضح است که چنین ارزشگذاریهایی به دلیل تورم بیش از حد غیرمنطقی است و بازار احتمالاً به اصلاح خواهد پرداخت. از طرف دیگر، یک پروژه با ارزشگذاری کم ممکن است به دلیل افزایش تقاضا برای توکنها شاهد حرکت صعودی قیمت باشد.
یکی از نکات کلیدی که در کاغذ سفید هر پروژه توضیح داده میشود، مکانیسمهای کسب درآمد و سوزاندن توکنها است. این مکانیسمها بهطور مستقیم بر عرضه و تقاضای توکنها و در نتیجه قیمت آنها تأثیر میگذارند. معمولاً، شرکت در فعالیتهای پروژه و قفل کردن یا قرار دادن توکنها میتواند منجر به کسب توکنهای بیشتر شود. این فرآیندها میتوانند انگیزههایی برای مشارکت کاربران و نگهداری توکنها ایجاد کنند.
از سوی دیگر، مکانیسمهای سوزاندن توکنها بهمنظور کنترل عرضه کلی توکنها و جلوگیری از تورم طراحی شدهاند. رایجترین روشهای سوزاندن شامل بازخرید توکنها و هزینههای سوزاندن در تراکنشها هستند. این مکانیسمها میتوانند با کاهش تعداد توکنهای در گردش، ارزش توکنها را تقویت کنند.
قبل از سرمایهگذاری در یک پروژه، درک این مکانیسمها از اهمیت زیادی برخوردار است. بهویژه برای جلوگیری از وقوع مشکلاتی مانند تولید نامحدود توکنها که میتواند به کاهش ارزش آنها منجر شود. بنابراین، آگاهی از نحوه عملکرد درآمدزایی و سوزاندن توکنها، به سرمایهگذاران کمک میکند تا ارزیابی دقیقتری از پتانسیل رشد پروژه داشته باشند و از خطرات احتمالی جلوگیری کنند.
تجزیه و تحلیل بنیادی در واقع در بازار ارزهای دیجیتال بسیار مهم است و می تواند محدودیت های تحلیل تکنیکال را تکمیل کند. این یکی از مهارت های ضروری است که سرمایه گذاران باید به آن تسلط داشته باشند. هنگام تصمیم گیری برای سرمایه گذاری یا نگهداری توکن یک پروژه خاص، توصیه می شود که درک جامعی از اصول پروژه داشته باشید. با این حال، توجه به این نکته ضروری است که گاهی حتی با وجود فاندامنتال قوی، توکن پروژه ممکن است افزایش قیمت قابل توجهی نداشته باشد. در چنین مواردی، برای یک رویکرد سرمایهگذاری جامعتر، ترکیب تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال توصیه میشود.
سلب مسئولیت: این اطلاعات مشاوره ای در زمینه سرمایه گذاری، مالیات، حقوقی، مالی، حسابداری یا سایر خدمات مرتبط ارائه نمی دهد، و همچنین توصیه ای برای خرید، فروش یا نگهداری دارایی ها نیست. MEXC Learn اطلاعاتی را فقط برای مقاصد مرجع ارائه می دهد و به منزله مشاوره سرمایه گذاری نیست. لطفاً مطمئن شوید که خطرات موجود را کاملاً درک کرده اید و هنگام سرمایه گذاری احتیاط کنید. پلتفرم مسئول تصمیمات سرمایه گذاری کاربران نیست.