گاهی قیمت بیت کوین (BTC) ممکن است یک شبه 15% رشد کند، در حالی که آلت کوین ها تقریباً بدون تغییر باقی بمانند؛ یا برعکس، بیت کوین در محدوده ای ثابت معامله شود اما رمزارزهای کوچک تر بازدهی دو رقمی ثبت کنند. این پویایی های بازار اغلب تحت تأثیر شاخصی کلیدی به نام سلطه بیت کوین (Bitcoin Dominance) قرار دارند؛ معیاری که الگو های پنهان در تحرکات بازار رمزارزها را آشکار می کند.
سلطه بیت کوین سهم BTC از کل ارزش بازار رمزارزها را نشان می دهد و به صورت درصد بیان می شود. هنگامی که این شاخص افزایش مییابد، نشانه ای از تمایل سرمایه گذاران به بیت کوین در مقایسه با آلت کوین هاست. در مقابل، افت سلطه بیت کوین معمولاً با جریان نقدینگی به سمت آلت کوین ها همراه میشود—پدیده ای که معامله گران آن را فصل آلت کوین ها (altseason) می نامند.
درک این شاخص می تواند ابزار قدرتمندی برای تحلیل بازار و تصمیم گیری های سرمایه گذاری باشد. تفاوت میان سلطه 40% یا 70% بیت کوین تأثیری مستقیم بر نحوه تخصیص پرتفوی و استراتژیهای مدیریت ریسک دارد.
نکات کلیدی درباره سلطه بیتکوین
معیار اصلی سلطه بیت کوین: این شاخص سهم بیت کوین از کل ارزش بازار رمزارزها را نشان می دهد و از تقسیم ارزش بازار BTC بر ارزش کل بازار، به صورت درصد به دست می آید.
نمایانگر احساسات بازار: افزایش سلطه معمولاً بیانگر حرکت سرمایه گذاران به سمت دارایی امن تر (flight-to-safety) است، در حالی که کاهش آن نشان دهنده تمایل بیشتر به ریسک و ورود سرمایه به آلت کوین هاست.
الگوهای تاریخی قابل مشاهده: در سال های ابتدایی، سلطه بیت کوین بیش از 90% بود؛ اما در دوره رونق ICOها (2017-2018) به حدود 33% کاهش یافت. در سال های اخیر، این شاخص عمدتاً در محدوده 50% تا 60% نوسان دارد.
فرصت های معاملاتی در سطوح کلیدی: تاریخ نشان داده است که سلطه بالای 65% اغلب با کفهای بازار همزمان بوده، در حالی که کاهش به زیر 45% گاهی نشانه ای از مراحل پایانی بازار صعودی بوده است.
عوامل مؤثر بر روند سلطه: تغییرات قیمت بیتکوین، عملکرد آلت کوین ها، شرایط کلی بازار، تحولات نظارتی و عرضه رمزارزهای جدید همگی بر این شاخص اثرگذارند.
چهار سناریوی اصلی بازار: ترکیب صعود یا نزول قیمت BTC با افزایش یا کاهش سلطه، چهار وضعیت متفاوت ایجاد میکند که هرکدام پیامدهای خاصی برای تخصیص پرتفوی و استراتژی های مدیریت ریسک دارند.
سلطه بیت کوین درصدی از ارزش بازار BTC را نشان میدهد که نسبت به کل ارزش بازار رمزارزها محاسبه می شود. به بیان ساده، این شاخص سهم بازار بیت کوین در فضای داراییهای دیجیتال را بازتاب می دهد. فرمول محاسبه آن نیز روشن است:
سلطه بیت کوین = (ارزش بازار BTC ÷ ارزش کل بازار رمزارزها) × 100
برای مثال، اگر ارزش بازار بیتکوین 600 میلیارد دلار باشد و ارزش کل بازار رمزارزها به 1.2 تریلیون دلار برسد، سلطه بیت کوین معادل 50% خواهد بود. به این معنا که بیت کوین در آن لحظه نیمی از کل ارزش بازار رمزارزها را در اختیار دارد.
این شاخص را میتوان نوعی «دماسنج احساسات بازار و تخصیص سرمایه» دانست. سلطه بالای بیت کوین معمولاً نشان میدهد که سرمایه گذاران BTC را بهعنوان ذخیره ارزش امنتری در مقایسه با آلت کوین ها تلقی میکنند. در شرایط عدم اطمینان یا نوسانات شدید، سرمایه غالباً از رمزارزهای کوچکتر خارج شده و به بیت کوین بازمیگردد، که موجب افزایش سلطه میشود.
در مقابل، کاهش سلطه بیت کوین بیانگر رشد اعتماد سرمایه گذاران به آلت کوین هاست. این وضعیت اغلب در بازارهای صعودی رخ میدهد، زمانی که تمایل به ریسک افزایش یافته و معامله گران به دنبال بازدهی های بالاتر از توکن های با ارزش بازار کوچک تر هستند.
سلطه بیت کوین ماهیتی متفاوت از شاخص ارزش بازار دارد. ارزش بازار BTC تنها مجموع ارزش کل بیت کوین های در گردش است. اما سلطه بیت کوین موقعیت نسبی BTC را در بستر گستردهتر بازار رمزارزها نشان می دهد.
برای نمونه، ارزش بازار بیت کوین ممکن است 600 میلیارد دلار باشد. ارزش بازار صرفاً این عدد را به ما میگوید. اما سلطه بیت کوین نشان می دهد که این 600 میلیارد دلار چه نسبتی از کل بازار رمزارزهاست—آیا 40% یا 70%. این تفاوت، ساختار بازار و جریان سرمایه گذاری را روشن میکند و ابزاری کلیدی برای تحلیلگران و سرمایه گذاران به شمار می رود.
سلطه بیت کوین = (ارزش بازار BTC ÷ ارزش کل بازار رمزارزها) × 100
اما برای درک درست این شاخص، باید اجزای تشکیلدهنده آن را دقیقتر بررسی کرد.
ارزش بازار BTC حاصل ضرب قیمت لحظهای در عرضه در گردش (Circulating Supply) است. به عنوان نمونه، با حدود 19.7 میلیون بیت کوین در گردش و قیمت هر واحد برابر با 43,000 دلار، ارزش بازار بیت کوین به حدود 847 میلیارد دلار میرسد. این شاخص تمامی دارایی های دیجیتال قابل معامله در صرافی های بزرگ و پلتفرم های داده را در بر میگیرد. در حال حاضر، ارزش کل بازار رمزارزها در حدود 1.6 تریلیون دلار برآورد میشود که شامل هزاران رمزارز گوناگون است.
با استفاده از این داده ها، سلطه بیت کوین حدوداً برابر است با:
847 میلیارد ÷ 1.6 تریلیون × 100 ≈ 53%
به عبارت دیگر، در این شرایط بیت کوین کمی بیش از نیمی از کل ارزش بازار رمزارزها را به خود اختصاص میدهد.
پلتفرمهای اصلی دادههای بازار، شاخص سلطه بیتکوین را بهصورت لحظهای نمایش میدهند. این دادهها امکان بررسی روند سلطه را در بازههای زمانی مختلف، از تغییرات ساعتی تا الگوهای چندساله، برای تحلیلگران و معاملهگران فراهم میکنند.
سلطه بیت کوین تحت تأثیر مجموعه ای از نیروهای درهم تنیده تغییر می کند. شناخت این محرک ها به معامله گران و سرمایه گذاران کمک میکند تا پویاییهای بازار را بهتر تفسیر کنند.
حرکات قیمتی BTC به طور مستقیم بر محاسبات سلطه اثرگذارند، چرا که ارزش بازار بیت کوین صورت کسر در فرمول محاسبه است. زمانی که بیت کوین رشد میکند و آلت کوین ها بدون تغییر میمانند، سلطه آن افزایش مییابد. در مقابل، اگر کل بازار هم زمان رشد کند، ممکن است سلطه تقریباً ثابت باقی بماند.
این رابطه در زمان انتشار اخبار مرتبط با BTC برجستهتر میشود؛ مانند تصویب های نظارتی، پذیرش نهادی یا به روزرسانی های بزرگ فناوری که اغلب باعث افزایش سلطه بیت کوین در کوتاه مدت میشوند.
چرخههای بازار نشان میدهند که در «فصل آلت کوین ها»، سلطه BTC کاهش مییابد، زیرا سرمایه از بیت کوین به رمزارزهای کوچکتر منتقل میشود. دسته های بزرگ آلت کوین ها مانند توکنهای اتریوم، DeFi، رمزارزهای مرتبط با بازی و حتی میمکوینها، به دلیل حجم بازار و نقدشوندگی، توانایی تأثیرگذاری جدی بر شاخص سلطه را دارند.
غلبه بیت کوین در بازار رمزارزها الگوهای نسبتاً قابل پیشبینیای را در چرخههای مختلف بازار نشان می دهد؛ الگوهایی که مبنای بسیاری از چارچوب های تحلیلی قرار میگیرند. در دورههای نزولی (Bear Markets)، معمولاً سهم بیت کوین از بازار افزایش می یابد، زیرا سرمایه گذاران در جستجوی پناهگاهی امنتر و نقدشوندهتر به سمت BTC حرکت می کنند.
این پدیده که به عنوان «پرواز به سوی دارایی امن» شناخته میشود، ریشه در چند عامل دارد: بیتکوین بالاترین حجم معاملات روزانه را در اختیار دارد، بیشترین پذیرش نهادی را تجربه کرده و طولانیترین سابقه عملیاتی را در میان رمزارزها دارد. در شرایطی که عدماطمینان در بازار افزایش مییابد، سرمایهگذاران بهجای نگهداری داراییهای پرنوسانتر مانند آلتکوینها، تمایل دارند موقعیتهای خود را در BTC متمرکز کنند.
در مقابل، در دوره های صعودی (Bull Markets)، معمولاً شاهد کاهش غلبه بیتکوین هستیم. در این شرایط، با بازگشت اعتماد و افزایش میل به ریسک، سرمایهگذاران بهدنبال بازدههای بالاتر از طریق توکن های با ارزش بازار کوچک تر میروند. این تغییر ترجیحات باعث میشود جریان سرمایه از بیتکوین به سمت آلتکوینها حرکت کند و وزن نسبی BTC در بازار کاهش یابد.
اثرپذیری بازار از پذیرش نهادی (Institutional Adoption) زمانی آشکارتر می شود که شرکتهای بزرگ یا مدیران سرمایهگذاری اعلام کنند بیتکوین را بهعنوان بخشی از ذخایر ترازنامه خود پذیرفتهاند. چنین اعلامهایی غالباً فشار خرید مستقیم روی BTC ایجاد میکند، بدون آنکه تقاضای مشابهی برای سایر رمزارزها شکل گیرد. در نتیجه، این جریانهای سرمایهای بهطور معناداری موجب افزایش شاخص غلبه بیتکوین میشوند.
بررسی تاریخچه غلبه بیتکوین نشان میدهد که این شاخص در دورههای مختلف بازار وارد فازهای متمایزی شده که هر یک نقشی اساسی در شکلدهی به ساختار کنونی بازار رمزارزها داشته است. این تحولات نهتنها به درک پویاییهای امروز کمک میکنند، بلکه چشمانداز ارزشمندی برای تحلیل آینده فراهم میسازند.
در سالهای نخستین، بیتکوین جایگاهی بیرقیب داشت و سهمی بیش از 90% از کل بازار را در اختیار گرفت. اوج این سلطه در سال 2013 رقم خورد که سهم BTC حدود 94% بود؛ چرا که عملاً هیچ جایگزین جدی در عرصه رمزارزها وجود نداشت.
این دوره بستر اولیه برای ایجاد اثر شبکه ای (Network Effects) و شناخت برند (Brand Recognition) بیتکوین را فراهم کرد؛ عناصری که همچنان رفتار بازار را تحت تأثیر قرار میدهند. محدود بودن رقبا موجب شد تقریباً تمام سرمایهگذاریها به سمت بیتکوین سرازیر شود و شرایطی نزدیک به انحصار کامل شکل بگیرد.
با ظهور عرضههای اولیه توکن (ICO)، غلبه بیتکوین در سال 2017 دچار نوسانات شدید شد. دادههای تاریخی نشان میدهد که این شاخص از بیش از 85% در ابتدای 2017 به حدود 33% در اوایل 2018 کاهش یافت.
این افت ناشی از چرخش گسترده سرمایهها به سوی هزاران پروژه جدید بود که وعده کاربردهای متنوع بلاکچین را میدادند. پلتفرم قراردادهای هوشمند اتریوم نقشی کلیدی در این روند ایفا کرد و امکان ایجاد سیلی از توکنهای تازه را فراهم آورد.
با وجود این، سال 2018 نقطه اوج افول غلبه بیتکوین بود؛ دورهای که هیجانات سفتهبازانه به سطوح غیرقابلدوام رسید. اما شکست بخش عمدهای از پروژههای ICO در بازار نزولی بعدی، نشاندهنده تابآوری بنیادین بیت کوین بود و همین امر موجب شد شاخص سلطه آن بهتدریج بازیابی شود.
غلبه بیتکوین در سال 2021 با چالشهای تازهای روبهرو شد؛ این بار نه از ناحیه ICOها، بلکه بهواسطه رشد پروتکلهای مالی غیرمتمرکز (DeFi) و پذیرش نهادی آلتکوینها. بر خلاف چرخه 2017 که عمدتاً ماهیتی سفتهبازانه داشت، این دوره شاهد ظهور پروتکلهایی بود که بازده قابلاندازهگیری ایجاد میکردند و کارکردهای واقعی ارائه میدادند.
امروز، غلبه بیتکوین معمولاً در بازه 50% تا 60% در نوسان است؛ سطحی که بیانگر بازاری پخته تر و متنوع تر با کارکردهایی فراتر از ذخیره ارزش صرف است. در شرایط کنونی، هرچند BTC همچنان تحتتأثیر عوامل سنتی بازار قرار دارد، اما پویاییهای جدیدی مانند مشارکت نهادی در حوزه دیفای نیز در شکلدهی به سهم آن نقش فزایندهای ایفا میکنند.
استراتژی مؤثر در معاملهگری بر اساس شاخص غلبه بیت کوین، مستلزم درک این نکته است که تغییرات این شاخص اغلب بیانگر جا به جایی سرمایه و تغییر در چرخه های بازار است؛ تغییراتی که می توانند فرصت های سودآور ایجاد کنند.
الگوهای غلبه بیت کوین به عنوان یکی از شاخص های کلیدی برای شناسایی فصل آلت کوین عمل میکنند و زمان بندی چرخش پرتفوی را نشان میدهند.
الگوی کلاسیک زمانی شکل می گیرد که قیمت BTC در حال افزایش باشد اما غلبه آن کاهش یابد. چنین شرایطی نشان می دهد سرمایه های جدید سریعتر وارد آلت کوین ها میشوند تا بیت کوین، و این امر میتواند محرک رالی های پایدار در بازار آلت کوین ها باشد که گاه چندین ماه ادامه مییابند.
معاملهگران باتجربه معمولاً سطوح روانی 50 تا 55 درصد را زیر نظر دارند. شکست نزولی این محدوده در روندهای صعودی BTC، گاهی مقدمه ای بر عملکرد بهتر آلت کوین ها بوده است؛ هرچند زمانبندی و دوام این پدیده متغیر است.
افت غلبه BTC در شرایطی که قیمت بیت کوین باثبات یا صعودی باشد، نشانهای از افزایش میل به ریسک و چرخش فعال سرمایه به سمت آلتکوینها است. در چنین شرایطی، توکنهای با ارزش بازار کوچک تر که پشتوانه بنیادی قوی دارند، بیشترین پتانسیل رشد را پیدا میکنند.
تحلیل غلبه بیت کوین در ترکیب با الگوهای تکنیکال و محرک های بنیادی، چشمانداز دقیقی از روان شناسی سرمایه گذاران به دست میدهد.
افزایش غلبه BTC معمولاً در شرایط عدماطمینان بازار بهعنوان نشانه «فرار به دارایی امن» تفسیر می شود.
در مقابل، کاهش آن نشاندهنده افزایش تحمل ریسک میان فعالان بازار است.
برخی معاملهگران این شاخص را در کنار معیارهای دیگر مانند شاخصهای نوسان (Volatility Indices) و سنجش احساسات بازار دنبال میکنند. این رویکرد چندمعیاره میتواند زمینه تحلیلی دقیقتری ایجاد کند، هرچند هیچکدام تضمینکننده سیگنالهای قطعی نیستند.
بهطور تاریخی، قرائتهای بالاتر از 65% بعضاً همزمان با کفهای بازار بودهاند؛ در حالی که سطوح زیر 45% گاهی در مراحل پایانی بازارهای صعودی دیده شدهاند. بااینحال، این الگوها تکرارپذیری قطعی ندارند و نباید تنها مبنای تصمیمگیری قرار گیرند.
استفاده از روندهای غلبه بیت کوین در مدیریت پرتفوی به معامله گران کمک میکند تا نسبت تخصیص دارایی ها را به صورت پویا تنظیم کنند.
رویکرد محافظه کارانه: در شرایطی که غلبه BTC رو به افزایش است، وزندهی بالاتر به بیت کوین منطقیتر تلقی میشود، چرا که بازار تمایل بیشتری به دارایی های تثبیت شده نشان میدهد.
رویکرد تهاجمی: زمانی که غلبه به زیر 50% میرسد، برخی معاملهگران وزن BTC را به محدوده 30-40% کاهش میدهند تا امکان بهرهبرداری از فرصتهای رشد آلتکوینها فراهم شود. البته این رویکرد نیازمند مدیریت فعال و کنترل ریسک قوی است، چرا که نوسانات آلتکوینها بهمراتب شدیدتر است.
بسیاری از چارچوبهای سرمایهگذاری بر اساس غلبه BTC، نقاط ماشه ای (Trigger Points) برای بازبالانس پرتفوی تعریف میکنند. بهعنوان مثال:
تحلیل نمودار غلبه بیت کوین مستلزم درک همزمان الگو های تکنیکال و بستر های بنیادی بازار است؛ چرا که نوسانات این شاخص در دوره های مختلف، بازتابدهنده تغییرات عمیق در چرخه های سرمایه و احساسات سرمایه گذاران است.
تحلیل نمودار غلبه بیتکوین بر پایه اصول متداول چارت خوانی انجام میشود، اما باید ویژگی های خاص بازار رمزارزها نیز در نظر گرفته شود:
سطوح حمایت و مقاومت روانی معمولاً در محدوده های 40%، 50% و 60% شکل میگیرند.
نمودار غلبه، همانند بازارهای مالی سنتی، میتواند الگو هایی چون سر و شانه، مثلث ها یا کانال های روند بلندمدت را نشان دهد.
تفاوت کلیدی اینجاست که چرخههای غلبه اغلب در بازه های زمانی طولانی تر ــ چند ماهه تا حتی چند ساله ــ شکل میگیرند. بنابراین تحلیلگران باید صبور باشند و دیدگاهی کلان به بازار داشته باشند.
شکست های قیمتی (Breakouts) از الگو های اصلی اغلب با تغییرات بنیادین در رژیم بازار همزمان میشوند:
تحلیل رابطه بین غلبه BTC و قیمت آن، چهار وضعیت متمایز از بازار را نمایان می کند:
قیمت صعودی + غلبه صعودی ← نشانهای از رالیهای قدرتمند بیت کوین.
قیمت صعودی + غلبه نزولی ← سیگنال آغاز فصل آلت کوین ها.
قیمت نزولی + غلبه صعودی ← نشاندهنده اصلاحات بازار همراه با پدیده «فرار به دارایی امن».
قیمت نزولی + غلبه نزولی ← حکایت از فاز نزولی گسترده در کل بازار رمزارزها.
این رویکرد تحلیلی یکپارچه، چشماندازی دقیقتر از وضعیت بازار ارائه میدهد و نسبت به تحلیل مجزای هر یک از شاخصها، درک کاملتری از روندها و جابهجاییهای سرمایه فراهم میسازد.
هرچند شاخص غلبه بیت کوین به عنوان ابزاری مهم در تحلیل بازار رمزارزها شناخته می شود، اما این شاخص محدودیت های ساختاری قابلتوجهی دارد که سرمایه گذاران حرفه ای باید هنگام تفسیر سیگنال های آن مدنظر قرار دهند.
استیبل کوین ها یکی از مهمترین عواملی هستند که محاسبات غلبه بیت کوین را دچار انحراف آماری میکنند. از آنجا که استیبل کوین ها در واقع نماینده دلار توکنیزهشده هستند و نه سرمایه گذاری سفتهبازانه در رمزارزها، حضور آن ها باعث میشود درصد محاسبهشده غلبه BTC به طور مصنوعی کاهش یابد. در حال حاضر، استیبل کوین های بزرگی مانند USDT، USDC و BUSD سهم قابلتوجهی از ارزش کل بازار را تشکیل میدهند. از سوی دیگر، ساختار بازار با چالشهایی مانند نسخههای Wrapped BTC یا محصولات سنتتیک BTC در بلاکچینهای مختلف پیچیدهتر میشود. این ابزارها میتوانند ارزش بازار کل رمزارزها را بزرگتر نشان دهند، در حالی که در واقع تنها همان ارزش اقتصادی BTC را بازتاب میدهند. این موضوع موجب میشود محاسبه سنتی غلبه بیتکوین تا حدی دچار اعوجاج شود.
تکیه صرف بر سیگنالهای غلبه BTC در معاملات میتواند گمراهکننده باشد. این شاخص باید در کنار بافت کلی بازار، الگوهای حجمی، و تحولات بنیادی صنعت تحلیل شود.
محدودیتهای این شاخص شامل حساسیت به رویدادهای خاص است؛ مانند اخبار نظارتی که تنها بر یک رمزارز اثرگذارند یا مشکلات فنی در شبکههای بلاکچینی خاص. چنین اتفاقاتی میتوانند بهطور موقت محاسبات غلبه را تغییر دهند، بیآنکه نشاندهنده تغییر واقعی در احساسات بازار باشند.
در استراتژیهای سرمایهگذاری حرفهای، تحلیل غلبه بیتکوین تنها به عنوان یکی از اجزای چارچوب تحلیلی جامعتر به کار میرود؛ نه بهعنوان یک شاخص مستقل برای پیشبینی حرکات آتی بازار.
غلبه بیت کوین چیست؟
غلبه بیت کوین نسبت ارزش بازار (Market Cap) بیت کوین به کل ارزش بازار رمزارزها است که به صورت درصدی بیان میشود.
غلبه بیت کوین چه مفهومی دارد؟
این شاخص نشان دهنده سهم نسبی بیت کوین از کل بازار و میزان ترجیح سرمایه گذاران میان BTC و آلت کوین ها است.
غلبه بیت کوین چگونه محاسبه میشود؟
غلبه بیت کوین برابر است با تقسیم ارزش بازار BTC بر ارزش کل بازار رمزارزها و سپس ضرب در 100.
وقتی غلبه بیت کوین کاهش مییابد چه اتفاقی می افتد؟
افت این شاخص معمولاً نشان دهنده افزایش علاقه سرمایهگذاران به آلت کوین ها است و میتواند آغاز فصل آلت کوین ها (Altcoin Season) را سیگنال دهد.
وقتی غلبه بیت کوین افزایش پیدا میکند چه معنایی دارد؟
رشد این شاخص اغلب بیانگر پناه بردن سرمایه گذاران به دارایی امنتر است؛ به این معنا که در شرایط عدم اطمینان بازار، سرمایهها از آلت کوین های پرریسک به سمت بیت کوین منتقل میشوند.
چه زمانی غلبه بیت کوین کاهش می یابد؟
معمولاً در بازارهای صعودی، همزمان با افزایش اعتماد و تمایل سرمایه گذاران به ریسک، سرمایه ها به سمت آلت کوین ها جریان مییابند و همین امر باعث کاهش شاخص غلبه BTC میشود.
غلبه بیت کوین در حال حاضر چقدر است؟
این شاخص معمولاً در محدوده 50% تا 60% نوسان دارد. برای اطلاع دقیق و لحظه ای میتوان به پلتفرم های دادهمحور رمزارزی مراجعه کرد.
چطور میتوان غلبه بیت کوین را بررسی کرد؟
از طریق وب سایت های بزرگ داده های رمزارزی و پلتفرم های تحلیلی پیشرفته که نمودارها و ابزارهای تحلیل تکنیکال را ارائه میدهند.
نمودار غلبه بیت کوین چیست؟
این نمودار سهم تاریخی بیت کوین از کل بازار رمزارزها را در طول زمان نمایش میدهد و اغلب شامل ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی روندها است.
غلبه بیت کوین ابزاری کلیدی برای درک پویاییهای بازار رمزارزها محسوب می شود. افزایش این شاخص معمولاً نشاندهنده تمایل سرمایه گذاران به ثبات نسبی BTC است، در حالی که کاهش آن از رشد اعتماد به آلت کوین ها و افزایش میل به ریسک حکایت دارد.
تحلیل مؤثر غلبه بیتکوین نیازمند ترکیب الگوهای تکنیکال نمودارها با شناخت بنیادین از شرایط بازار است. فرصتهای معاملاتی اغلب در زمان شکستهای معنادار این شاخص در بالای سطح 60% یا پایینتر از 45% پدیدار میشوند؛ هرچند این سطوح باید در چارچوب بافت کلی بازار و سایر شاخصهای تحلیلی تفسیر شوند.
گنجاندن رصد مستمر شاخص غلبه بیتکوین در روالهای تحلیلی میتواند به تقویت شهود سرمایه گذاری کمک کند و زمینهساز تصمیمگیریهای پرتفوی دقیقتر در چشمانداز پویا و در حال تکامل بازار رمزارزها باشد.